Have a happy night my dear freind

:heart::heart:

:)

:smile:

:note::note:

:sun::sun:
دردهایم را هر چه بنویسم کم نمیشودساعت دردهایم را هر چه بنویسم کم نمیشود هرچه فریاد بزنم اب نمی رود پیراهن غصه هایم پس سکوت می کنم سکوت من حس پررنگ دردهایم است..............دوستی گفت چرا دیگر شعر نمی نویسی......شعر حس و حال می خواهدباید آنقدر لبریز شوی از حس بودن یا حس نبودن که بتوانی بنویسی.......برای دلت قصه بگویی از شایدها و تنگیهای زندگی...........دوستت دارم را به بازی می گیرند ...شعرهایت از ارزن هم فروتر می افتد..........شاعر که باشی و عاشق ......درد دردست درد بی عشقی درد عاشقیمی پسندم
کاش یادت نرود،
روی آن نقطه پررنگ بزرگ،
بین بی باوری آدم ها،
یک نفر می خواهدکه تو خندان باشی...نکند کنج هیاهوزمان،برویم از یادت.