
">http://img1.123friendster.com/en/friendsforever/47.jpg" border="0"/>
نفس نفس تو سينه ام عطر نفسهاي شماست
اگر که قابل بدونين خونه دل جاي شماست
تو چشمتون چه قصه هاست نگاهتون چه آشناست
اگه بپرسين از دلم ميگم گرفتار شماست
نگاهتون پيش منه حواستون جاي ديگست
خيالتون اينجاکه نيست پيش يه رسواي ديگه است
ميميرم از حسادت دلي که دلدار شماست
کاش ميدونستم که اون کيه که اين روزا يار شماست
خوشا به حال اون کسي که توي روياي شماست
شما گناهي ندارين اين روزگار بي وفاست
تو خلوت تنهاييم هام خالي فقط جاي شماست
تو جام مي تموم شب نقش دو چشماي شماست
*ﻭﻗﺘﯽﮔﺮﯾﺒﺎﻥﻋﺪﻡﺑﺎﺩﺳﺖﺧﻠﻘﺖﻣﯽﺩﺭﯾﺪﻭﻗﺘﯽﺍﺑﺪﭼﺸﻢﺗﻮﺭﺍﭘﯿﺶﺍﺯﺍﺯﻝﻣﯽﺁﻓﺮﯾﺪﻭﻗﺘﯽﺯﻣﯿﻦ ﻧﺎﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻣﯽﮐﺸﯿﺪﻭﻗﺘﯽﻋﻄﺶ ﻃﻌﻢﺗﻮ ﺭﺍﺑﺎ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯾﻢﻣﯽ ﭼﺸﯿﺪﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﭼﺸﻤﺖ ﺷﺪﻡ ﻧﻪ ﻋﻘﻞ ﺑﻮﺩ ﻭﻧﻪ ﺩﻟﯽﭼﯿﺰﯼﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻢﺍﺯﺍﯾﻦﺩﯾﻮﺍﻧﮕﯽﻭﻋﺎﻗﻠﯽﯾﮏﺁﻥ ﺷﺪ ﺍﯾﻦﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻤﺎﻥﻟﺤﻈﻪ ﺑﻮﺩﺁﻥﺩﻡﮐﻪﭼﺸﻤﺎﻧﺖﻣﺮﺍﺍﺯﻋﻤﻖﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺑﻮﺩﻭﻗﺘﯽﮐﻪﻣﻦﻋﺎﺷﻖﺷﺪﻡﺷﯿﻄﺎﻥﺑﻪﻧﺎﻣﻢ ﺳﺠﺪﻩ ﮐﺮﺩﺁﺩﻡ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺗﺮ ﺷﺪ ﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﺳﺠﺪﻩﮐﺮﺩﻣﻦﺑﻮﺩﻡﻭﭼﺸﻤﺎﻥﺗﻮﻧﻪﺁﺗﺸﯽﻭﻧﻪﮔﻠﯽﭼﯿﺰﯼﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻢﺍﺯﺍﯾﻦﺩﯾﻮﺍﻧﮕﯽﻭﻋﺎﻗﻠﯽ***********************
ای اشک دوباره در دلم
درد شدی
تا پشت چشمانم امدی و سرد شدی
از کودکم هر ان زمان خواستمت
گفتند
دگر گریه نکن
مرد شدی
slm agha sepehre gol. Umadam sari be khunat bezanam. Be hame salame garme manu beresun.
ﻣــــﻦ ﻭ ﯾــــــــﺎﺩ ﺗـــــﻮﺑـﻪ ﺳـﺎﺯ ﻋﺸـﻖ ﻣـﯽ ﭼـﺮﺧـﻢ ﺑـﻪ ﺑـﺎﻍﺳﺒـﺰ ﭼﺸﻤـﺎﻧـﺘﺒﺴـﺎﻁ ﮔـــﻞ ﺑـﻪ ﻟـﺐﺩﺍ…ﺭﻡ ﺑﯿﻔﺸـــــﺎﻧـﻢ ﺑـﻪﺩﺍﻣـــــــﺎﻧـﺖ؟ﺗﻤــــﺎﻡ ﺷﻬــﺮ ﺧـﻮﺍﺑﯿــﺪﻩ،ﻣـﻦ ﺑــﻪﯾــﺎﺩ ﺗــــــــﻮ ﺑﯿــــﺪﺍﺭﻡﺳـﺮﺍﭘــﺎ ﭼﺸــﻢ ﺩﯾــــــﺪﺍﺭﻡ ﮐــﻪﺷــﺐ ﺗــﺎﺑــﺪ ﺯ ﻣـﮋﮔـﺎﻧـﺖﺧﯿــﺎﻝ ﻋــﺎﺻﯿـــﻢ ﺍﻣﺸــﺐ،ﺍﻣﯿــﺪﺩﺳـﺖ ﮔـﺮﻡ ﺗـــﻮﺳـﺖﭼـﻪ ﺧـﻮﺵ ﺑﺨﺸﯿـﺪﻩ ﺭﻭﯾــﺎﯾــﯽ ﺑـﻪﻣـﻦ ﻟﺒﺨﻨـﺪ ﭘﻨﻬــﺎﻧـﺖﺑـﻪ ﻫــــــﻢ ﺯﺩ ﯾـﮏ ﻧـﮕــﺎﻩ ﺗـــــﻮﺷـﮑــﻮﻩ ﺷﻬـــــﺮﮎ ﺩﻝ ﺭﺍﭼــﻪ ﮐــﺎﺭﯼ ﮐـﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺑـﺎ ﺩﻝ ﺑـﮕــﻮﺟــﺎﻧــﻢ ﺑــﻪ ﻗــﺮﺑـﺎﻧـﺖ؟ﭼـﻪ ﺑـﻨــﻮﺍﺯﯼ ﭼـﻪ ﻧـﻨــﻮﺍﺯﯼ ﻏــﺮﻭﺭﻡﺳﻬــﻢ ﻗـﻠـــــﺐ ﺗـــــﻮﺗــﻦ ﻭ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑـﭙـﯿـﭽــﻢ ﺩﺭ ﺣـــﺮﯾــﺮﻋﺸـــــــﻖ ﺳـــــﻮﺯﺍﻧـﺖﭼﺸﺎﺗﻮ ﻭﺍ ﻧﮑﻦ ﺍﯾﻨﺠﺎ،ﻫﯿﭻ ﭼﯽ ﺩﯾﺪﻥﻧﺪﺍﺭﻩﺻﺪﺍﯼِﺳﮑﻮﺕِﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ،ﺷﻨﯿﺪﻥﻧـﺪﺍﺭﻩﺗﻮﯼ ﺁﺳﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﺮﮐﺴﺎ ﭘﺮﻭﺍﺯﻣﯽﮐﻨﻦﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭻ ﺷﺎﭘﺮﮐﯽ،ﺣﺲِﭘﺮﯾﺪﻥﻧﺪﺍﺭﻩﺩﺳﺘﺎﯼ ﻧﺠﯿﺐِﺑﺎﻏﭽﻪ،ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪﺧﺎﻟﯿﻪ…ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﻠﺪﻭﻥ،ﮔﻼﯼ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﭼﯿﺪﻥﻧﺪﺍﺭﻩﺑﺬﺍ ﺑﺎﺩ ﺑﯿﺎﺩ،ﺗﻤﻮﻡِﺩﻧﯿﺎ ﺯﯾﺮ ﻭ ﺭﻭ ﺑﺸﻪﻗﻠﺒﺎﯼ ﺁﻫﻨﯽ ﮐﻪ،ﺩﯾﮕﻪ ﺗﭙﯿﺪﻥ ﻧﺪﺍﺭﻩﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ،ﻗﺼﻪ ﯼ ﺍﺳﺐِﺳﻔﯿﺪ،ﮐﻬﻨﻪ ﺷﺪﻩﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺁﺧﺮِﺟﺎﺩﻩﻫﺎ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﻧﺪﺍﺭﻩﻧﻘﺾِﻗﺎﻧﻮﻥِﺁﺩﻡﺑﺰﺭﮔﺎ ﺟـُﺮﻣﻪ،ﻋﺰﯾﺰﻡﭼﺸﺎﺗﻮ ﻭﺍ ﻧﮑﻦ،ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﯿﭻ ﭼﯽ ﺩﯾﺪﻥﻧﺪﺍﺭﻩﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡﺳﺮ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺖ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﻡﻋﻘﺪﻩ ﺩﻝ ﻣﯽ ﮔﺸﺎﯾﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﯽ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭﻡﺍﺯ ﻏﻢ ﻧﺎﻣﺮﺩﻣﯽ ﻫﺎ ﺑﻐﺾ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪﺩﺍﺭﻡﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﻭﺳﺖﺩﺍﺭﻡﺑﯽ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﻭﺳﺖﺩﺍﺭﻡ…ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﻦ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯﺁﻻﯾﺶ ﺗﻦﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻭﺍﻻ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﻦﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡﻋﺸﻖ ﺻﺪﻫﺎ ﭼﻬﺮﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺁﯾﻨﻪﺩﺍﺭ ﻋﺸﻖﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﺁﯾﻨﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﻭﺳﺖﺩﺍﺭﻡﺩﺭ ﺧﻤﻮﺷﯽ ﭼﺸﻢ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﻭﮔﻔﺘﮕﻮ ﻫﺎ ﺳﺖﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺬﺏ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﻭﺳﺖﺩﺍﺭﻡﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺩﺭ ﭼﻠﻪﻧﺸﺴﺘﻢﭼﻠﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺪﻡ ﻋﺸﻘﺖ ﺷﮑﺴﺘﻦﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡﺑﻐﺾ ﺳﺮ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺍﺑﺮﻡ ﻗﻠﻪ ﺁﺭﺍﻣﺸﻢﻣﻦﻋﺸﻖ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖﻣﻦ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ…ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺩﺭﺩ ﺁﺷﻨﺎ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﺳﺘﻤﯽ ﺭﻭﻡ…ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﮐﻨﻢ…ﺑﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﮐﻨﻢ
"ﺗﻮﺭﺍ ﻣﻦ ﭼﺸﻢ ﺩﺭﺭﺍﻫﻢﺷﺒﺎﻫﻨﮕﺎﻡ...ﺗﻮﺭﺍ ﻣﻦ ﭼﺸﻢ ﺩﺭﺭﺍﻫﻢﺷﺒﺎﻫﻨﮕﺎﻡ/ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ ﺩﺭﺷﺎﺥ"ﺗﻼﺟﻦ" ﺳﺎﯾﻪ ﻫﺎ ﺭﻧﮓ ﺳﯿﺎﻫﯽ/ﻭﺯﺍﻥ ﺩﻝﺧﺴﺘﮕﺎﻧﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﻧﺪﻭﻫﯽ ﻓﺮﺍﻫﻢ؛/ﺗﻮﺭﺍﻣﻦﭼﺸﻢ ﺩﺭﺭﺍﻫﻢ/ﺷﺒﺎﻫﻨﮕﺎﻡ، ﺩﺭﺁﻥ ﺩﻡ، ﮐﻪ ﺑﺮﺟﺎ، ﺩﺭﻩ ﻫﺎ ﭼﻮﻥﻣﺮﺩﻩ ﻣﺎﺭﺍﻥ ﺧﻔﺘﮕﺎﻥ ﺍﻧﺪ؛/ﺩﺭﺁﻥ ﻧﻮﺑﺖ ﮐﻪ ﺑﻨﺪﺩﺩﺳﺖ ﻧﯿﻠﻮﻓﺮ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺳﺮﻭﮐﻮﻫﯽ ﺩﺍﻡ،/ﮔﺮَﻡﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﯾﺎﻧﻪ، ﻣﻦ ﺍﺯﯾﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﮐﺎﻫﻢ؛/ ﺗﻮﺭﺍﻣﻦ ﭼﺸﻢ ﺩﺭﺭﺍﻫﻢ
* * * * * ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﯾﺎﺭﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻫﻮﺱ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ. ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻫﻮﺱ ﯾﮏ ﮐﻮﭼﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﭼﺘﺮ ﻭ ﺳﺮ ﭘﻨﺎﻫﯽ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻧﻢ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻧﻢ ﺗﺎ ﺧﯿﺲ ﺧﯿﺲ ﺷﻮﻡ ، ﺧﯿﺲ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﻄﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ…. ﺧﯿﺲ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﺲ ﺧﯿﺲ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ، ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺎﺯ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﻤﺎﻧﻢ ، ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻗﻄﻊ ﺷﻮﺩ. ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻫﻤﭽﻮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻐﻀﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ، ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﻡ ، ﺍﺯ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎ ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺐ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﻗﻄﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻡ ، ﺍﺷﮏ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﻡ ، ﻭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﯾﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺶ ﺳﯿﻞ ﺑﻪ ﭘﺎ ﮐﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ، ﭼﻮﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﺮﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎ ﺭﻫﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺁﻥ ﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪ ، ﺑﻐﺾ ﻏﺮﯾﺒﯽ ﮔﻠﻮﯾﻢ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ، ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻫﻤﭽﻮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺭﻋﺪﺵ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺍﻧﺪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺰﻧﻢ ، ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺰﻧﻢ ﺗﺎ ﯾﺎﺭﻡ ﻫﺮ ﺟﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺮﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ. ﺻﺪﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﻟﺸﮑﺴﺘﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﯿﺲ ﻭ ﺩﻟﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻗﺪﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ، ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺧﺎﻟﯽ… ﮐﺠﺎﯾﯽ ﺍﯼ ﯾﺎﺭ ﻣﻦ ؟ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﯾﺖ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺟﺎﯾﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ. ﮐﺎﺵ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻫﻤﭽﻮ ﺻﺪﺍﯼ ﻗﻄﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﯼ ﺷﺒﯽ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ، ﺗﻮ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺮﺩ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻢ ﻗﺼﻪ ﺍﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ. ﻗﺼﻪ ﻣﺮﺩ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ، ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺎﺷﻘﻢ. ﺁﺭﯼ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺳﺮ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﻊ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎﯾﻢ ﺍﺳﺖ. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﯾﺎﺭﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻫﻮﺱ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ. ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻫﻮﺱ ﯾﮏ ﮐﻮﭼﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﭼﺘﺮ ﻭ ﺳﺮ ﭘﻨﺎﻫﯽ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻧﻢ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻧﻢ ﺗﺎ ﺧﯿﺲ ﺧﯿﺲ ﺷﻮﻡ ، ﺧﯿﺲ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﻄﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ…. ﺧﯿﺲ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﺲ ﺧﯿﺲ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ، ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺎﺯ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﻤﺎﻧﻢ ، ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻗﻄﻊ ﺷﻮﺩ. ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻫﻤﭽﻮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻐﻀﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ، ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﻡ ، ﺍﺯ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎ ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺐ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﻗﻄﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻡ ، ﺍﺷﮏ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﻡ ، ﻭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﯾﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺶ ﺳﯿﻞ ﺑﻪ ﭘﺎ ﮐﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ، ﭼﻮﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﺮﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎ ﺭﻫﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺁﻥ ﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪ ، ﺑﻐﺾ ﻏﺮﯾﺒﯽ ﮔﻠﻮﯾﻢ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ، ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻫﻤﭽﻮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺭﻋﺪﺵ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺍﻧﺪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺰﻧﻢ ، ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺰﻧﻢ ﺗﺎ ﯾﺎﺭﻡ ﻫﺮ ﺟﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺮﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ. ﺻﺪﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﻟﺸﮑﺴﺘﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﯿﺲ ﻭ ﺩﻟﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻗﺪﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ، ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺧﺎﻟﯽ… ﮐﺠﺎﯾﯽ ﺍﯼ ﯾﺎﺭ ﻣﻦ ؟ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﯾﺖ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺟﺎﯾﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ. ﮐﺎﺵ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻫﻤﭽﻮ ﺻﺪﺍﯼ ﻗﻄﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﯼ ﺷﺒﯽ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ، ﺗﻮ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺮﺩ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻢ ﻗﺼﻪ ﺍﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ. ﻗﺼﻪ ﻣﺮﺩ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ، ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺎﺷﻘﻢ. ﺁﺭﯼ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺳﺮ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﻊ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎﯾﻢ ﺍﺳﺖ. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ﺑﻮﯼﺑﺎﺭﺍﻥ،ﺑﻮﯼﺳﺒﺰﻩ،ﺑﻮﯼﺧﺎﮎﺷﺎﺧﻪ ﻫﺎﯼﺷﺴﺘﻪ،ﺑﺎﺭﺍﻥﺧﻮﺭﺩﻩ،ﭘﺎﮎﺁﺳﻤﺎﻥ ﺁﺑﯽﻭ ﺍﺑﺮ ﺳﭙﯿﺪﺑﺮﮔﻬﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﺑﯿﺪﻋﻄﺮﻧﺮﮔﺲ،ﺭﻗﺺ ﺑﺎﺩﻧﻐﻤﻪ ﻭ ﺑﺎﻧﮓﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎﯼﺷﺎﺩﺧﻠﻮﺕ ﮔﺮﻡ ﮐﺒﻮﺗﺮﻫﺎﯼ ﻣﺴﺖﻧﺮﻡ ﻧﺮﻣﮏ ﻣﯿﺮﺳﺪ ﺍﯾﻨﮏ ﺑﻬﺎﺭﺧﻮﺵ ﺑﺤﺎﻝﺭﻭﺯﮔﺎﺭ…ﺧﻮﺵ ﺑﺤﺎﻝ ﭼﺸﻤﻪ ﻫﺎ ﻭﺩﺷﺘﻬﺎﺧﻮﺵ ﺑﺤﺎﻝ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﻭﺳﺒﺰﻩﻫﺎﺧﻮﺵ ﺑﺤﺎﻝﻏﻨﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻧﯿﻤﻪ ﺑﺎﺯﺧﻮﺵ ﺑﺤﺎﻝ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯿﺨﮏﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺑﻪ ﻧﺎﺯﺧﻮﺵ ﺑﺤﺎﻝ ﺟﺎﻥ ﻟﺒﺮﯾﺰ ﺍﺯﺷﺮﺍﺏﺧﻮﺵ ﺑﺤﺎﻝ ﺁﻓﺘﺎﺏ…ﺍﯼ ﺩﻝ ﻣﻦ،ﮔﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺟﺎﻣﻪﺀ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﻤﯽﭘﻮﺷﯽ ﺑﻪ ﮐﺎﻡﺑﺎﺩﻩﺀ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﻤﯽﻧﻮﺷﯽﺯ ﺟﺎﻡﻧﻘﻞ ﻭﺳﺒﺰﻩﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺳﻔﺮﻩ ﻧﯿﺴﺖﺟﺎﻣﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺑﺎﯾﺪﺗﻬﯽ ﺍﺳﺖﺍﯼ ﺩﺭﯾﻎ ﺍﺯ»ﺗﻮ«ﺍﮔﺮ ﭼﻮﻥ ﮔﻞ ﻧﺮﻗﺼﯽﺑﺎ ﻧﺴﯿﻢﺍﯼ ﺩﺭﯾﻎ ﺍﺯ»ﻣﻦ«ﺍﮔﺮ ﻣﺴﺘﻢ ﻧﺴﺎﺯﺩﺁﻓﺘﺎﺏﺍﯼ ﺩﺭﯾﻎ ﺍﺯ»ﻣﺎ«ﺍﮔﺮ ﮐﺎﻣﯽ ﻧﮕﯿﺮﯾﻢ ﺍﺯﺑﻬﺎﺭ…ﮔﺮ ﻧﮑﻮﺑﯽ ﺷﯿﺸﻪﺀ ﻏﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻨﮓﻫﻔﺖ ﺭﻧﮕﺶ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺭﻧﮓ
دنيا رو ببين
بچه بوديم از آسمان باران می آمد بزرگ شديم از چشمهايمان باران می آيد
بچه بوديم درد دل ها را به هزار ناله ميگفتيم همه می فهميدند
بزرگ شديم درد دلها را به صد زبان ميگوييم هيچکس نمی فهمد!
دنیا رو ببین
بچه بودیم از آسمان باران می آمد بزرگ شدیم از چشمهایمان باران می آید
بچه بودیم درد دل ها را به هزار ناله میگفتیم همه می فهمیدند
بزرگ شدیم درد دلها را به صد زبان میگوییم هیچکس نمی فهمد!

">http://i884.photobucket.com/albums/ac48/4mgs/flowers/088.gif" border="0"/>

ميرسد روزی که بی من روزها را سرکنی
ميرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی
ميرسد روزی کنار قبر من
شعرهای کهنه ام را مو به مو از بر کنی
(ـ بهترین دوست اون دوستیه که بتونی باهاش روی یه سکو ساکت بشینی و چیزی نگی و فقط تو چشماش نگاه کنی و وقتی ازش دور میشی٬ حس کنی بهترین گفتگوی عمرت روداشتی. )
(ـ تا وقتی دوستی رو از دست ندادیم٬ قدرش رو نمی دونیم ولی در عین حال تا وقتی نخوایم اونو دوباره بدست بیاریم٬ نمیدونیم کیو از دست دادیم.)
(ـ در عرض یک دقیقه میشه کسی رو خرد کرد٬ در یک ساعت میشه کسی رو دوست داشت در یک روز میشه عاشق شد ولی یک عمر طول میکشه تا کسی رو فراموش کرد. )
(ـ دقایقی تو زندگی هستن که دلت برای کسی اونقدر تنگ میشه که میخوای اونو از رویات بکشی بیرون و توی دنیای واقعی بغلش کنی. )
(ـ شادی برای اونایی که گریه میکن و یا صدمه میبینن زنده است٬ برای اونایی که دنبالش میگردن و اونایی که امتحانش کردن.چون فقط اینها هستن که اهمیت دیگران رو تو زندگیشون میفهمن. )
(ـ عشق با یک لبخند شروع میشه٬ با یه بوسه رشد میکنه و با اشک تموم میشه.روشنترین آینده همیشه روی گذشته فراموش شده شکل میگیره.نمیشه تا وقتی که دردها و رنج ها رو دور نریختی٬ توی زندگی به درستی پیش بری. )
(ـ شما میتونید یک رابطه دوستی را پایان دهید اما هرگز نمیتونید چشمان خود را بر احساس عاشق بودن که همچون قطراتی در قلب شما برای همیشه باقی میمونه٬ ببندید.اگر هم چنین کاری بکنید٬ این قطرات عشق هستن که از قلب شما به صورت قطرات اشک بر گونه شما پدیدار میگردند.)
(ـ اینکه تمام عشقت رو به کسی بدی٬ تضمینی بر این نیست که اون هم همین کار رو بکنه٬ پس انتظار عشق متقابل نداشته باش.فقط منتظر باش ته اینکه عشق آروم تو قلبش رشد کنه و اگه این طور نشد٬ خوشحال باش که توی قلب تو رشد کرده. )
(ـ با هرکس همانطور رفتار کن که او با تو رفتار میکنه٬ نه خودت رو برای کسی بکش که فکر کنه حالا چه خبره و نه اینکه اونقدر کم محلی کن که رابطتون روز به روز سردتر بشه٬ همیشه در زندگی اعتدال رو رعایت کن٬ حتی در عشق ورزیدن به دیگران.)
(ـ هیچگاه غرورت رو زیر پا نذار و در همه زمان و همه مکان در برابر مسائل محکم برخورد کن و از خودت اعتماد به نفس نشون بده٬چون در غیر این صورت نقطه ضعفی برات بشمار میاد که میتونه بلاخره در یه جایی بهت ضربه بزنه.به خصوص در مورد پسرها این مسئله باید حتما رعایت بشه٬ چون دختر ها از پسرایی که اعتماد به نفس ندارن و غرور خودشونُ زیر پا میذارن٬ خوششون نمیاد.حق هم دارن چون همچین پسری با چنین شخصیت سستی چطوری