My guestbook (1759) Sign guestbook

Browse Pages:< Previous 53 54 55 56 57 58 59 Next > 
Ali18083
13 years ago
Age gofti emruz che ruzieh? . . . . . . Bego dige.... . . . . ziad fekr nakon,emruz hamun ruzie ke..!
fkoca26
13 years ago
OnlySardar
13 years ago
Thx 4 joining gudnite
arya2085
13 years ago
هر رهگذری محرم اسرار نگردد،صحرای نمکزار چمن زار نگردد.هرجا که رسیدی مکش طرح رفاقت،هرکس که به تو یار وفادارنگردد
sofyan72
13 years ago
Hw r u doin'?
arya2085
13 years ago
از زندگانيم گله دارد جوانيم
شرمنده ى جوانى از اين زندگانيم

دارم هواى صحبت ياران رفته را
يارى كن اى اجل كه به ياران رسانيم

پرواى پنج روز جهان كى كنم كه عشق
داده نويد زندگى جاودانيم

چون يوسفم به چاه بيابان غم اسير
وز دور مژده ى جرس كاروانيم

گوش زمين به ناله ى من نيست آشنا
من طاير شكسته پر آسمانيم

گيرم كه آب و دانه دريغم نداشتند
چون ميكنند با غم بى همزبانيم
اى لاله ى بهار جوانى كه شد خزان
از داغ ماتم تو بهار جوانيم

گفتى كه آتشم بنشاني، ولى چه سود
برخاستى كه بر سر آتش نشانيم

شمعم گريست زار به بالين كه شهريار
من نيز چون تو همدم سوز نهانيم

*شاعر:محمد حسین بهجت تبریزی(شهریار)
fkoca26
13 years ago

123Friendster.Com



123Friendster.Com



123Friendster.Com



123Friendster.Com






Ferdi :shy2:
vIckey96
13 years ago
:heart: :heart: :heart: :heart: :heart: :heart:
vIckey96
13 years ago
:hee: :hee: :hee: :hee: :hee: :hee:
arya2085
13 years ago


شریعتی درباره امام حسین (ع)





"... و حسین، وارث آدم، که به بنی‌آدم زیستن داد، و وارث پیامبران بزرگ، که به انسان، "چگونه باید زیست" را آموختند، اکنون آماده است تا، در این روزگار، به فرزندان آدم، "چگونه باید مرد" را بیاموزد!..."


مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / ص ۱۷۱




"... مردی از خانه‌ی فاطمه بیرون آمده است، تنها و بیکس، با دست‌های خالی، یک تنه بر روزگار وحشت و ظلمت و آهن یورش برده است. جز "مرگ" سلاحی ندارد! اما او ، فرزند خانواده‌ای است که "هنر خوب مردن" را، در مکتب حیات، خوب آموخته است..."


مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / ص ۱۷۰




ای زینب! ای زبان علی در کام! ای رسالت حسین بر دوش!..... مگو که بر شما چه گذشت ؟ مگو که در آن صحرای سرخ چه دیدی ؟ مگو که جنایت در آنجا تا به کجا رسید ؟.....آری ای پیامبر انقلاب حسین! ما می دانیم. ما همه را شنیده ایم ....... اما بگو ای خواهر! بگو که ما چه کنیم ؟لحظه ای بنگر که ما چه می کشیم ؟ دمی به ما گوش کن تا مصایب خویش را با تو بازگوییم .

نجوای دردمندانه دکتر شریعتی با “پیام”بر کربلا(سخنرانی‌)



این دنیا عجیبه،تا مریض نشی برات گل نمیارن،تا گریه



نکنی نوازشت نمیکنن،تا فریاد نکشی به طرفت بر نمیگردن



تا نمیری نمی بخشنت!!

......................................................................



زندگی کوتاهتر از آن است که به خصومت بگذرد و قلبها



گرامیتر از آنند که بشکنند.فردا خورشید طلوع خواهد کرد



حتی اگر ما نباشیم...

.......................................................................



سنگینی باری که خدا به دوش ما می گذارد آنقدر نیست



که کمرمان را خرد کند بلکه آنقدر است که ما را برای دعا



به زانو در آورد.

.......................................................................



زندگی هنر نقاشی کردن است بدون استفاده از پاک کن



جوری زندگی کن که اگر به گذشته برگشتی نیازی به



پاک کن نداشته باشی.

.......................................................................



:note: :note: :sun: :sun: :heart: :heart: :smile: :smile: :) :)
muratim24
13 years ago









:shy2: :heart: :heart: :shy2: :shy2:
modaxus2004
13 years ago
argelix
13 years ago
hussein1954
13 years ago
¤انا بمسي ع الحلوين ¤يارب دايمن كويسين¤
superISHANT
13 years ago
sepehr00
13 years ago
ﺑﻪ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﺗﻠﺦ ﺗﻮ ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﻧﺸﺪ ﺑﻪﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﺗﻠﺦ ﺗﻮ ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﻓﺘﯽ ﻭﺩﻟﻢ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﯼ ﺑﻨﺪ ﻧﺸﺪ ﻟﺐ ﺗﻮ ﻣﯿﻮﻩ ﯼ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﻭﻟﯽﻟﺐ ﻫﺎﯾﻢ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﺯ ﻃﻌﻢ ﻟﺐ ﺳﺮﺥ ﺗﻮ ﺩﻝ ﮐﻨﺪ،ﻧﺸﺪ ﺑﺎ ﭼﺮﺍﻏﯽ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﮔﺸﺘﻢ ﻭ ﮔﺸﺘﻢ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻫﯿﭻ ﮐﺲ، ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﺸﺪ ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺗﻮﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﯿﻨﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﺸﺪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪﺷﺒﯽ ﺷﺎﻋﺮﻫﺎ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺑﺎ ﻗﻠﻢ ﺷﺮﻡ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ: ﻧﺸﺪ!ﻓﺎﺿﻞ ﻧﻈﺮﯼ*********************
Suyash8487
13 years ago
Thanks dear fr ur lvly f'nsp.
maruf794
13 years ago
HaPpiNesS aLwAys LookS smaLL; if yOu hoLd iT iN uR hanDs. But whEn u leaRn tO shaRe iT, u wiLL rEaLizE hOw biG And prEcioUs iT iS. ALwayS Be HaPPy.. :P
arya2085
13 years ago
ﻛﻮﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﭼﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺭ ﮔﻠﺴﺘﺎﻧﻪ ﭼﻪﺑﻮﯼ ﻋﻠﻔﯽ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ؟ ﻣﻦ ﺩﺭﺍﯾﻦﺁﺑﺎﺩﯼ ﭘﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯽ ﮔﺸﺘﻢ ﭘﯽ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺷﺎﯾﺪﭘﯽ ﻧﻮﺭﯼ ‚ ﺭﯾﮕﯽ ‚ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﭘﺸﺖ ﺗﺒﺮﯾﺰﯼ ﻫﺎﻏﻔﻠﺖ ﭘﺎﻛﯽ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺻﺪﺍﯾﻢ ﻣﯽ ﺯﺩ ﭘﺎﯼ ﻧﯽﺯﺍﺭﯼ ﻣﺎﻧﺪﻡ ﺑﺎﺩ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﻡ ﭼﻪﻛﺴﯽ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﺩ ؟ ﺳﻮﺳﻤﺎﺭﯼﻟﻐﺰﯾﺪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﯾﻮﻧﺠﻪ ﺯﺍﺭﯼ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺑﻌﺪﺟﺎﻟﯿﺰ ﺧﯿﺎﺭ ‚ ﺑﻮﺗﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻞ ﺭﻧﮓ ﻭﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﺧﺎﻙ ﻟﺐ ﺁﺑﯽ ﮔﯿﻮﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻛﻨﺪﻡ ﻭﻧﺸﺴﺘﻢ ﭘﺎﻫﺎ ﺩﺭ ﺁﺏ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺳﺒﺰﻡ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻭﭼﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗﻨﻢ ﻫﻮﺷﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﻜﻨﺪ ﺍﻧﺪﻭﻫﯽ‚ ﺳﺮ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﻛﻮﻩ ﭼﻪ ﻛﺴﯽ ﭘﺸﺖﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ ؟ ﻫﯿﭻ ﻣﯽ ﭼﺮﺩ ﮔﺎﻭﯼ ﺩﺭ ﻛﺮﺩﻇﻬﺮ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺳﺎﯾﻪ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪﭼﻪ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﺳﺎﯾﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﯽ ﻟﻚﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺷﻦ ﻭ ﭘﺎﻙ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ!ﺟﺎﯼ ﺑﺎﺯﯼ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﯿﺴﺖﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻫﺴﺖ ﺳﯿﺐ ﻫﺴﺖ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻫﺴﺖﺁﺭﯼ ﺗﺎ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻫﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻛﺮﺩ ﺩﺭﺩﻝ ﻣﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﯾﻚ ﺑﯿﺸﻪ ﻧﻮﺭ ﻣﺜﻞﺧﻮﺍﺏ ﺩﻡ ﺻﺒﺢ ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﯽ ﺗﺎﺑﻢ ﻛﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺪﻭﻡ ﺗﺎ ﺗﻪ ﺩﺷﺖ ﺑﺮﻭﻡ ﺗﺎ ﺳﺮ ﻛﻮﻩﺩﻭﺭﻫﺎ ﺁﻭﺍﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ ﺧﻮ ﺍﻧﺪ
hussein1954
13 years ago
¤FRIDAY BLESSING¤
Browse Pages:< Previous 53 54 55 56 57 58 59 Next > 
Contact Us | Blog | Translation | Terms of Use | Privacy Policy

沪ICP备06061508号
Copyright © 2006 OwnSkin.com    
-
Loading content
There is a problem with loading the content.