بوي باران ميـدهد امشب هـواي انتـظار
چتر دل را ميگشــايم در هـواي انتـظار
پر شـده از ابر هجـرت آسـمان اشـتياق
ميـدهم تـاوان هجـرت در ازاي انتـظار
ميـزنم قـاب خيـالت را به ديــوار دلم
مي نشينم سـر به ديوار از جفـاي انتـظار
حجمي از يادت نمـايان شد ز پشت پنجره
ميـرسد از پشت در اينك صـداي انتـظار
يـاد تـو گل كرده امشب تا به گلـدان دلم
پر كشـد بـوي نجيبت در فضـاي انتـظار
بسكه چشم من ز لاي در به سوي كوچه است
جـا گرفته در نگــاهم رد پـاي انتـظار
من «رهــا» سـازم عنان اختـيارم را دگر
تـا فـدا سـازد وجودش را بـراي انتـظار
ساعت چيست؟
اختراع غريبي است كه مداوم تنهايي ها و دلتنگي هايمان را به رخمان ميكشد...
از تنهاي به ميان مردم پناه ميبريم و از مردم به تنهايي راست مگفتي نيما :
(به كجاي اين شب تيره بياوزيم قباي زنده خود را)
سرمايه هاي هر دلي حرفهايي است كه براي نگفتن دارد
بهارسبزِ نورانی نگاهم می کنی امشب امید روح انسانی، نگاهم می کنی امشب
من آن مجموعه عشقم پریشان حال و دل خسته که رفته رو به ویرانی، نگاهم می کنیامشب
مرا از میکده سهمی نمانده غیر آه و غم در این وقت پریشانی، نگاهم می کنی امشب
دو چشمم اشک می بارد هوای دیدنت دارد زچشمم گرچه پنهانی، نگاهم می کنی امشب
نگاهم کن عطش سوزم دلم را بر تومی بندم تو ای شوق مسلمانی نگاهم می کنی امشب
من از شوق لقایت تا ابد، با شور می خوانم که ای دلدار پایانی، نگاهم می کنی امشب
گفت : ضماير را صرف كن
جواب داد : من،من،من،من،من،من،
گفت: فقط من
جواب داد : اري تنهايم بقيه رفته اند
بودن با كسي كه دوستش نداري به اندازه نبودن با كسي كه دوستش داره سخته
پس اگه مثل خودت رو پيدا نكردي بهتره تا اخرش تنها باشي
------------------------------
رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و...و من همچون غربت زدای در اغوش بیکران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
گويند خدا در همه جا هست * اي غم نكند تو آن خدايي
"با تمام بی کسی ها ساختم، وای بر من ساده بودم و باختم، دل سپردن دست تو دیوانگیست، آخ غیر از من کسی دیوانه نیست، عاشقان را خوش دلی تقدیر نیست، با چنین تقدیر بد تدبیر چیست؟!، عاشقی را دیر فهمیدی چهسود، گرچه آب رفته باز آید به رود، ماهی بیچاره اما مرده بود"